بابرده له
بابرده له
ورد بیرم...

-1 -1 . پيدايش اعتقاد

        اعتقاد زماني در انسان حاصل مي گرددكه اخبار و حوادث را با ذات خود بفهمد يا با طبعي پاك مانند كودكان بدان باور كند ، باوري كه با گذشت زمان ، زمينه ی شكل گيري اعتقاد عامه ی مردم مي گردد (( و صورت آن عقايد ، در ضماير ايشان (( كَالنَّقْشِ فِي الْحَجَرِ))[1]راسخ و ثابت مي گردد )) ؛ (م م / 13) دل و روح انساني به واسطه ی اعتقاد آرايش مي يابد، بدان حد كه امكان راه يابي اعتقاد ديگري در دل غيرممكن مي شود .

         اگر اعتقادي در سرشت انسا ن پايدار گردد هيچ اعتقاد ديگري مجال خود نمايي و ورود به دل انسان را نخواهد داشت ، تا جايی كه اگركسي با عقيده و مذهب ايشان مخالف باشد و با آن ها هم مذهب نگردد به    گمرا هي و ضلالت متّهم مي گردد . در این ميان افرادی هستند که با روي آوردن به دلايل و استناد به               براهين تصور مي كنند مذهب خويش را يافته اند و نيازي به پيروي ازديگران ندارند درصورتي كه اگر با هوشياري نگريسته شود مشخص خواهدگردیدكه آن ها((درمرتبة تقلید ائمّه وعلمای مذهب خود)) (م م/11)   هستند ، چون انسان درمعرفت ملزم به پيروي از ديگران است ، به خاطر حسن  ظنّ كه به پيشوايان ديني خود و به آراي درست علماي خود دارند فكر و انديشه خود را با آن علوم پر مي كنند و با توهّم و تصور حقيقت- يابي خوش حال می شوند، و به علم و مراتبی که به آن  نايل شده اند مي بالند . مطالب ذكر شده برگرفته از آيه ((‏ مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعاً كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ))[2]كه  خدا در قرآن به آن اشاره نموده است .

            (( فَرَّقُواْ دِينَهُمْ  :آئين خود را به هنگام تكدر فطرت ، به تبع هوي و هوس پراكنده و جدا ساخته اند و آن را بخش بخش كرده اند ...)).[3] پس علت اختلاف درميان مردم همانا هواي نفساني است كه طبيعت انساني بدان سرشته شده ، در ابتدا از گذشته به آينده و از نسل هاي پيشين به نسل هاي بعدي به تدريج انتقال يافته و جنبه مورثي یافته و گسترش پيدا كرده ، و بدبختي هاي ناشي ازآن((قَرْناً بَعدَ قَرنٍ تراكم پذيرفته تا به حدّ جدال و خصومت رسيده  و به سبّ وتكفير انجاميده . )) (  م م / 12)   

      گروهي از مردم را مشاهده مي نماييم كه براي مبارزه با ظلم و ستم خون نثار مي كنند و مرگ را افتخار تلقي مي نمايند درحالي كه گروهي در برابر آن انزوا و گوشه گيري را ترجيح مي دهند. سبحاني مي گويد:((اين دو گونگي در روش به خاطر دو عقيده متمايز و مختلف است ))[4] كه واكنش هاي گوناگون به دنبال دارد .



1- (( ما نند نقش بستن در سنگ است )) ( م م ، توضیحات متن : ص392)

2-  سوره ي  روم ، آيه ي 32 « از آن كساني كه آئين خود را پراكنده و بخش بخش كرده‌اند و به دسته‌ها و گروههاي گوناگوني تقسيم شده‌اند . هر گروهي هم از روش و آئيني كه دارد خرسند و خوشحال است .» (خرم دل ، تفسير نور ،  1374 : ص 427 )

3–  خرم دل ، تفسير نور،  1374 : ص 427

4-  سبحاني  ، مباني توحيد از نظر قرآن ،‌1361 : ص 12

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








نوشته شدهچهار شنبه 29 خرداد 1392برچسب:, توسط taher.m
.: Weblog Themes By www.NazTarin.com :.